دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 369 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 165 |
انواع ادبی در ردیف سبکشناسی و نقد ادبی یکی از اقسام جدید علوم ادبی است. موضوع اصلی آن طبقهبندی کردن آثار ادبی از نظر ماده و صورت در گروههای محدود و مشخصی است.
در انواع ادبی این پرسش مطرح است که آیا هر اثر ادبی برای خود وجود مجزا و مستقلی دارد و یا میتوان بین گروههایی از آنها ارتباط و تشابهی یافت.
انواع ادبی یکی از شعبههای بسیار مهم ادبیات است که مخصوصاً در سالیان اخیر که دید علمی بر همه شؤون فکری بشر تأثیر نهاده است مطمح نظر محققان ادبیات قرار گرفته است.
در انواع ادبی هدف اصلی طبقهبندی کردن برحسب ساختمان آثار ادبی و مختصات درونی و ساختاری آنهاست.
در ادبیات غرب از تلفیق تراژدی و کمدی نوع جدیدی موسوم به تراژدی – کمدی tragicomedy به وجود آمده است که ارسطو در کتاب «فن شعر» از آن سخن نگفته است.
شاهنامه از آنجا که به طرح داستانهای اساطیری و ملی قوم ایرانی پرداخته است جنبه حماسی دارد. و برای طرح مطالبی مفصل در حدود شصت هزار بیت ناچار بوده است قالب مثنوی را اختیار کند.
در سدههای نخستین ادب فارسی حماسه و قصیده تفوق داشت و بعدها به عللی که مشروحاً در مباحث تاریخ ادبیات و سبکشناسی مذکور است نوع ادبی غزل و غنا در سدههای ششم و هفتم جای حماسه و قصیده را گرفت.
روکرت مستشرق معروف آلمانی با ترجمه غزلهایی از مولانا در سال 1819 قالب غزل فارسی را در ادبیات آلمانی مرسوم کرد.
یکی از بحثهای قدیمی در این باب تقدیم تاریخی حماسه بر غناست (و البته برخی برعکس استدلال کردهاند) و یا در شعر فارسی قصیده پیشتر از غزل بوده است.
شکلووسکی Shklovsky یکی از فرمالیستهای روسی میگوید که اشکال جدید هنری از تغییر شکل انواع پستتر به وجود میآیند. مثلاً رمانهای داستایفسکی از تعالی رمانهای جنایی به وجود آمده است.
جمالزاده و صادق هدایت در نگارش برخی از داستانهای عامیانه و فولکوریک استفاده کردهاند.
در یکی از فرضیههای مربوط به پیدایش غزل گفته شده است که منشاء آن ترانههای عامیانه بوده است.
نوع ادبی داستان کوتاه در ایران بر اثر تقلید از نمونههای غربی، بعد از مشروطیت به وجود آمده است و قالب رباعی در ادبیات قدیم عربی وجود نداشته است.
با توجه به این که اکثر اشعار و دیوان کبیر مولانا در قالب غزل است چنین به نظر میرسد که از نوع غنایی باشد. اما دقت بیشتر ما را به برخی از مختصات حماسی در غزلیات او راهنمایی میکند.
با توجه به این که اکثر اشعار دیوان کبیر مولانا در قابل غزل است چنین به نظر میرسد که از نوع غنایی باشد. اما دقت بیشتر ما را به برخی از مختصات حماسی در غزلیات او راهنمایی میکند.
در مطالعات ادبی گاهی با آثار مهمی سروکار داریم که از دیدگاه ماده ادبیات کاملاً جزو ادبیات محسوب نمیشوند. مثلاً تاریخ بیهقی که هرچند از جنبههای ادبی خالی نیست اما از نظر ماده جزو تاریخ است.
مثنوی معنوی که بیشتر جنبه فلسفی (عرفانی) دارد تا ادبی.
گاهی اطلاق یک نوع ادبی به دستهای از آثار از نظر قوت و ضعف فرق میکند مثلاً آیا شاهنشاهنامه فتحعلی خان صبا همان قدر حماسی است که شاهنامه فردوسی؟
نقد بر مبنای انواع ادبی
حماسههای اساطیری منثور ایرانی
حماسههای پهلوانی منثور ایران
شعر غنایی در دو معنی به کار میرود:
1. بیان احساس و عواطف شخصی
2. اشعار عاشقانه